جدول جو
جدول جو

معنی زور بزئن - جستجوی لغت در جدول جو

زور بزئن
قدرت نمایی، زور زدن به هنگام شکم روی و زایمان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چُ مَ دَ)
تهمت زدن. دروغ بستن:
بر موسی پیمبر و بر یوشعبن نون
بهتان و زور بندی، ای طاغی غوی.
سوزنی (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(چُ کَ دَ)
در تداول، صعب بودن. مشکل بودن: این کار زور می برد که مطابق میل او شود. (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
بکار بردن زور و نیرو فعالیت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
((زَ دَ))
نهایت تلاش خود را کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
Maul, Strain
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
maltraiter, s'efforcer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فشار آوردن، زور زدن، کسی را در برابر معذوریت اخلاقی قرار
فرهنگ گویش مازندرانی
انباشتن، ذخیره کردن، حفاری زمین توسط حیوانات همچون خرگوش
فرهنگ گویش مازندرانی
خود را کنار کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
مو بر بدن سیخ شدن، نق زدن، اعتراض کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
کورک بزئن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرت و پلا گفتن، سخن بیهوده و نادرست گفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
دام داران ظروف محتوی شیر دوشیده را پس از انتقال به ظرفی دیگر
فرهنگ گویش مازندرانی
سورچرانی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
زل زدن، نگاه کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
با عصبانیت خیره شدن، چشم غره رفتن، نگاه از سر تندی و خشم
فرهنگ گویش مازندرانی
حرف بی جا زدن، نق زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
چرخیدن، دور زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
همه را خبر کردن، اعلام کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
سوت زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ابری و بارانی شدن هوا
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
maltratar, esforzarse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
학대하다 , 노력하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
memukul, berusaha
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
पीटना , जोर लगाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
mishandelen, inspannen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
maltretować, wysilać się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
maltrattare, sforzarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
maltratar, esforçar-se
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
殴打 , 用力
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
побити , напружуватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
misshandeln, sich anstrengen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
избивать , напрягаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زور زدن
تصویر زور زدن
להכות , להתאמץ
دیکشنری فارسی به عبری